ترجمه مقاله

قاسم

لغت‌نامه دهخدا

قاسم . [ س ِ ] (اِخ ) ابن آلغ محمد. وی پس از آنکه یکی از برادرانش به نام محمودک آلغ محمد پدرش را به سال 849 هَ . ق . / 1446 م . به قتل رسانید با برادر دیگر خود به روسیه گریخت و پس از مدتی خدمت در قشون دولت مسکو، ریازان شهر و ناحیه ٔ گورود و اُکا در موقعقسمت به او واگذار گردید. قاسم ، شهر را به نام خود موسوم ساخت و خاندان او به نام خاندان قاسم اف موسوم شدند و روسها ایشان را آلت کردند برای مقابله با خانان غازان . (ترجمه ٔ طبقات سلاطین اسلام لین پول ص 208).
ترجمه مقاله