ترجمه مقاله

قاسم

لغت‌نامه دهخدا

قاسم . [ س ِ ] (اِخ ) ابن سعید عقبانی تلمسانی ، مکنی به ابوالفضل ، فقیهی است که به درجه ٔ اجتهاد نائل گشت و عهده دار منصب قضاء در تلمسان شد. آن گاه تا هنگام مرگ (854 هَ . ق .) به درس و بحث رو آورد. او راست : 1- «ارجوزه » در تصوف . 2- تعلیق علی ابن الحاجب . رجوع به البستان ص 147 و الاعلام زرکلی چ 2 ج 6 ص 10 شود.
ترجمه مقاله