ترجمه مقاله

قاسم

لغت‌نامه دهخدا

قاسم . [ س ِ ] (اِخ ) ابن قاسم بن عمربن منصور واسطی ، مکنی به ابومحمد. در واسط عراق به سال 550 هَ . ق . متولد شد و در حلب به سال 626 وفات یافت . وی از علماء نحو و ادب و لغت و از شاعران بود. تألیفات او بر عظمت شأن وی گواه است . نحو و لغت را در واسط و بغداد نزد استادان این فن فراگرفت و قرآن را بر شیخ ابوبکر باقلانی و شیخ علی جماجمی در واسط خواند. از اوست : 1-شرح تعریف ملوکی ابن جنی نحوی . 2- سه نوع شرح بر مقامات حریری . شرح نخست به ترتیب حروف معجم و شرح دوم و سوم به ترتیب کتاب مقامات است . (معجم الادباء چ 2 ج 6 صص 187 - 196) (کشف الظنون ج 1 ص 412 و 413 و ج 2 ص 1789) (فوات الوفیات ج 2 ص 128) (بغیة الوعاة ص 380) (ارشاد الاریب ج 6 ص 185 و 196) (الاعلام زرکلی ج 6 ص 14).
ترجمه مقاله