ترجمه مقاله

قاصم

لغت‌نامه دهخدا

قاصم . [ ص ِ ] (ع ص ) درهم شکننده . (ناظم الاطباء) : مذلت مجاعت که قاصم ظهور شیران و شکننده ٔ دل دلیران است او را مغبون و زبون نگرداند. (سندبادنامه ).
ترجمه مقاله