ترجمه مقاله

قاضی شمس الدین

لغت‌نامه دهخدا

قاضی شمس الدین . [ ش َ سُدْ دی ] (اِخ ) عالمی است یگانه و فاضلی است فرزانه گویند در نیشابور بخیه ٔ دلش از دست پسر خیاطی بروی کار افتاده و این رباعی از او در این اوقات دیده و ثبت شد:
دلدار همه گرد دل و دین گردد
وآنگه که ببرد خویشتن بین گردد
گفتم سخن تلخ مگو گفت خموش
چون بر لب من رسید شیرین گردد.

(آتشکده ٔ آذر چ بمبئی 128).


ترجمه مقاله