ترجمه مقاله

قاطب

لغت‌نامه دهخدا

قاطب . [ طِ ] (ع ص ) درهم کشیده . (مهذب الاسماء). وجه قاطب ؛ روئی درهم کشیده و دندان پدید آمده . مرد ترشروی چین ابرو. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || کسی که آمیخته میکند شراب را. (ناظم الاطباء). || (اِ) شیر بیشه . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله