ترجمه مقاله

قاقزان

لغت‌نامه دهخدا

قاقزان . [ ق ُ / ق ِ ] (اِخ ) ثغری (حدی ) از نواحی قزوین که در آن تندبادهای سخت میوزد. طرماح گوید: یُفِج ﱡالریح فج ّ القاقزان . (معجم البلدان ج 7 ص 16). از بلوکات قزوین که در شمال غربی آن شهر واقعاست . قریه ٔ مهم آن قاقزان ، مسکن ایل کاکاوند است .
ترجمه مقاله