ترجمه مقاله

قاقلة

لغت‌نامه دهخدا

قاقلة. [ ق ُ ل َ ] (معرب ، اِ) به یونانی قطیداوس و به سریانی شرفیون و شوشما و به فرنگی کرده موم و به فارسی هیل و به عربی هال و به هندی الایچی نامند، و آن از جمله ٔ افادیه ٔ عطریه است و ثمری است هندی و دو نوع میباشد کبیرو صغیر، کبیر را قاقله ٔ کبار نامند و صغیر را قاقله صغار. (مخزن الادویه ). و آن بار درختی است که از آن نانخورش سازند و آن را سایه پرورد هم میگویند و بعضی گویند چیزی است مانند تخم سپندان ، دور غلات میباشد. (آنندراج ). رجوع به قاقله ٔ صغار و قاقله ٔ کبار شود.
ترجمه مقاله