ترجمه مقاله

قاقله

لغت‌نامه دهخدا

قاقله . [ ق ُ ل َ ] (اِخ ) نام شهری بپادشاهی جاوه و عود. قاقلی منسوب بدان جا است و فیل در آنجا بسیارباشد و عود قاقلی را در آنجا بجای هیمه سوزند و با تجار یک فیل بار آن به جامه ای مبادله کنند و جامه ای از پنبه در قاقله گرانتر از جامه ٔ ابریشمی است . رجوع به ترجمه ٔ فارسی ابن بطوطه ص 654 و 655 و 656 شود.
ترجمه مقاله