ترجمه مقاله

قالیچه ٔ سلیمان

لغت‌نامه دهخدا

قالیچه ٔ سلیمان . [ چ َ / چ ِ ی ِ س ُ ل َ ] (اِخ ) قالیچه ٔ سلیمانی . بساط سلیمانی که تخت آن حضرت را بر آن میگسترده اندو باد آن را برداشته میبرد. (آنندراج ) :
پیچیده پا بدامان گشتیم عالمی را
قالیچه ٔ سلیمان دامان ماست گوئی .

بابا حسینی قزوینی (ازآنندراج ).


نمی نهیم گرش منتی چکد از خون
سرین خویش به قالیچه ٔ سلیمانی .
ترجمه مقاله