ترجمه مقاله

قامهل

لغت‌نامه دهخدا

قامهل . [ ] (اِخ ) یکی از شهرهای سند است . در این شهر موزو نارجیل بسیار است و سرحد هند است . (نزهةالقلوب ج 3 ص 259). شهری است در ابتداء حدود هند و از صیمور تا قامهل از کشور هند و از قامهل تا مکران و بدهه و ماوراء آن تا حد ملتان همه از شهرهای سند است . برای مردم قامهل مسجد جامعی است که مسلمین نمازهای جمعه و عید در آن گزارند و نارگیل و موز در این شهر فراهم گردد و بیشتر محصول آنان برنج باشد. میان منصوره و قامهل هشت منزل راه است و از قامهل تا کنبایه چهار منزل است . (معجم البلدان ج 7 ص 18). رجوع به قامل شود.
ترجمه مقاله