ترجمه مقاله

قباب

لغت‌نامه دهخدا

قباب . [ ق َب ْ با ] (اِخ ) محمدبن محمدبن فورک بن عطأبن عبداﷲبن سمرة مکنی به ابوعبداﷲ، محدثی است از مردم اصفهان . وی از محمدبن عصام و اسحاق بن ابراهیم شاذان و یساربن سمیربن یساربن عثمان روایت کند و ابواسحاق ابراهیم بن محمدبن حمزة حافظ و ابوبکر احمدبن محمدبن حرب تمیمی اصفهانی و طبقه این دو تن از او روایت دارند. (سمعانی ).
ترجمه مقاله