ترجمه مقاله

قبالة

لغت‌نامه دهخدا

قبالة. [ ق َ / ق ِ ل َ ] (ع اِ) مکتوبی که در آن مینویسند چیزی را که انسان ملتزم میگردد از کار و عمل و یا دین و جز آن . و نیز چون کسی قبول کند چیزی را بطور مقاطعه و نوشته ای بر طبق آن نویسد، آن نوشته عبارت است از قباله . ضمانت نامه و معاهده . (ناظم الاطباء). || مکتوبی که در فروش ملک و جز آن مینویسند و در آن ذکر میکنند فروشنده و خریدار و آن چیزی را که خرید و فروش بدان تعلق گرفته ومبلغ ادا شده و شرائط بیع و جز آن را. و چک نامه و ترزده و بیلک . و بیله و ترده و نورده نیز گویند. (ناظم الاطباء) : وی زمانی اندیشید و پس قباله برداشت بدرید و گفت زمین بکار نیست . (تاریخ بیهقی ). قباله نوشتند و گواه گرفتند. (تاریخ بیهقی ). دو قباله نبشته بودند همه اسباب و صنایع... (تاریخ بیهقی ).
جز به جفا وعده هاش پاک دروغ است
ور بدهد مر ترا هزار قباله .

ناصرخسرو.


عمر ضایعکرده ای دارد ز تو چشم قبول
کز قبول تو قباله ی ْ عمر بتوان تازه کرد.

خاقانی .


بطیره گفت مسلمان گر این قباله ٔ من
درست نیست خدایا جهود میرانم .

سعدی (گلستان ).


همه شب نیارمید از سخن های پریشان گفتن که فلان انبارم به ترکستان است و فلان بضاعت به هندوستان و این قباله ٔ فلان زمین است . (گلستان ).
- امثال :
پشت قباله ٔ مادرش انداخته اند .
قباله کهنه ٔ جائی بودن ؛ به امور ملکی آنجا بصیرت کامل داشتن . رجوع به قباله کهنه شود.
ترجمه مقاله