ترجمه مقاله

قبا نو کردن

لغت‌نامه دهخدا

قبانو کردن . [ ق َ ن َ / ن ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) لباس نو کردن . جامه ٔ نو پوشیدن . (آنندراج ) :
خواند از نادیدگی خلق جهان را تنگ چشم
کهنه پوشی گر به تقریبی قبایی نو کند.

مخلص کاشی (از آنندراج ).


|| مجازاً، به دولت رسیدن .
ترجمه مقاله