ترجمه مقاله

قبر

لغت‌نامه دهخدا

قبر. [ ق َ ] (اِخ ) (خیف ذی الَ ...) شهری است نزدیک عُسفان و آن خیف سلام است و ابوبکر همدانی گوید: به خیف ذی القبر مشهور شده است زیرا قبر احمدبن رضا آنجا است . (معجم البلدان ).
ترجمه مقاله