ترجمه مقاله

قبس

لغت‌نامه دهخدا

قبس . [ ق َ ب َ ] (ع اِ) شعله و پاره ٔ آتش . (منتهی الارب ) :
ز آتش وادی ایمن نه منم خرم و بس
موسی اینجا به امید قبسی می آید.

حافظ.


|| (مص ) تیزگشنی شدن نر. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله