ترجمه مقاله

قبچاق

لغت‌نامه دهخدا

قبچاق . [ ق ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان افشاریه ٔ ساوجبلاغ بخش کرج شهرستان تهران . در 40هزارگزی باختر کرج و 10هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ کرج به قزوین واقع و موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است . 138 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول آن غلات ، بنشن ، صیفی و چغندر قند و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه مالرو دارد و از طریق تنکمان ماشین میرود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
ترجمه مقاله