ترجمه مقاله

قبچاق

لغت‌نامه دهخدا

قبچاق . [ ق ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شراء بخش سیمینه رود شهرستان همدان . در 45000 گزی خاور قصبه ٔ بهار و 4000گزی گورگز. دامنه ، سردسیر، مالاریائی است . سکنه ٔ آن 440 تن میباشد. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آنجا غلات ، حبوبات ، صیفی ، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . صنایع دستی زنان قالیبافی و راه آنجا مالرو است . تابستان اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
ترجمه مقاله