ترجمه مقاله

قبچاق

لغت‌نامه دهخدا

قبچاق . [ ق ِ ] (اِخ ) لقب پیرعلی است که نیابت سالار را داشت در زمان سلطنت ملک ناصر بر مصر به سال 707 هَ . ق . سیف الدین سالار و حسام الدین بدر چاشنی گیر که از امیران ممتاز و بانفوذ بودند بر ملک ناصر شوریدند و اشراف و اعیان راگرد آورده ، در تعیین پادشاهی که از عهده ٔ ضبط حوزه ٔاسلام بیرون تواند آمد، مشورت خواستند. همه بر سلطنت چاشنی گیر هم قول شدند و زمام حل و عقد مهام امور به دست سالار داده شد و منصب نیابت به پیرعلی قبچاق تفویض گردید. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 261 شود.
ترجمه مقاله