ترجمه مقاله

قبی

لغت‌نامه دهخدا

قبی . [ ق ُب ْ بی ی ] (اِخ ) ایوب بن یحیی بن ایوب حرانی مکنی به ابوسلیمان از روات است در کتاب تاریخ الحررتین آمده است :ایوب از مردم حران است که به قبی مشهور شده است که پس از سال 208 هَ . ق . وفات یافت . (انساب سمعانی ).
ترجمه مقاله