ترجمه مقاله

قتام

لغت‌نامه دهخدا

قتام .[ ق َ ] (ع اِ) گرد و غبار. (آنندراج ). || گرد و غبار سیاه . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). گویند: ارتفع القتام حتی خفیت الاعلام . || سیاهی . || تاریکی . (از اقرب الموارد). قتان .
ترجمه مقاله