ترجمه مقاله

قجر

لغت‌نامه دهخدا

قجر. [ ق َ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باباجانی ، بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان . در 32000 گزی جنوب خاوری ده شیخ کنار رودخانه ٔ زمکان واقع است و موقع آن کوهستانی و معتدل و سکنه ٔ آن 150 تن است . آب آن از رودخانه ٔزمکان تأمین میشود. محصولات آنجا غلات ، حبوبات ، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه مالرو دارد. ساکنین از طایفه ٔ باباجانی هستند. غلات در دشت صرنابه عمل می آورند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
ترجمه مقاله