قحقح
لغتنامه دهخدا
قحقح . [ ق ُ ق ُ ] (اِخ ) نام موضعی است . (منتهی الارب ). سرزمینی است که در آن مسعودبن قریم فارس بکربن وائل به قتل رسید. شاعری در این باره گوید :
و نحن ترکنا ابن القریم بقحقح
صریعاً و مولاه الجة للفهم .
و نحن ترکنا ابن القریم بقحقح
صریعاً و مولاه الجة للفهم .
(معجم البلدان ).