ترجمه مقاله

قدم جفت کردن

لغت‌نامه دهخدا

قدم جفت کردن . [ ق َ دَ ج ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) قدم جفت نمودن ؛ مهیا برای خدمت شدن :
نکرده کسی از عبید و خدم
چو او جفت در راه خدمت قدم .

ظهوری (از آنندراج ).


چون خامه قدم جفت نمائید در این راه
در سیر و سفر عادت پرگار بدارید.

صائب (از آنندراج ).


ترجمه مقاله