قدوة
لغتنامه دهخدا
قدوة. [ ق ُ وَ ] (ع اِ) پیشوا. قِدَة. (منتهی الارب ) (آنندراج ). مرجع. مقتدا :
یکی گفتش ای قدوه ٔ راستی
بدین بر چرا نیکوئی خواستی .
|| راه مسلوک . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
یکی گفتش ای قدوه ٔ راستی
بدین بر چرا نیکوئی خواستی .
سعدی .
|| راه مسلوک . (منتهی الارب ) (آنندراج ).