قدوملغتنامه دهخداقدوم . [ ق َ ] (ع ص ) نیک مبارز. || دلیر. || بسیار پیش درآینده . || (اِ)تیشه . ج ، قدائم و قُدُم . (منتهی الارب ) (آنندراج ).