ترجمه مقاله

قراقاط

لغت‌نامه دهخدا

قراقاط. [ ق َ ] (ترکی ، اِ مرکب ) یا قراطاط. اسم ثمر درختی است بقدر فلفل و در ترشی شبیه به زرشک و در افعال قریب به آن و ظاهراً نوعی از او باشد و بغدادی اشتباه نموده و آن را ازقال دانسته است و ازقال اسم فارسی قرانیا است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به قراطاط شود.
ترجمه مقاله