ترجمه مقاله

قراقر

لغت‌نامه دهخدا

قراقر. [ ق َ ق ِ ] (اِ صوت ) آواز کردن شکم . (آنندراج ). آوازی که از اندرون شکم شنیده میگردد. (ناظم الاطباء). || شور و غوغا. (ناظم الاطباء). بمجاز مطلق شور و غوغا. (آنندراج ) :
بر در دل می نشینم منع دنیا میکنم
این قراقر از برای حق تعالی میکنم .

میرنجات (از آنندراج ).


ج ِ قَرْقَرَة. رجوع به قرقرة شود.
ترجمه مقاله