ترجمه مقاله

قراقر

لغت‌نامه دهخدا

قراقر. [ق ُ ق ِ ] (اِخ ) وادی ای است طایفه ٔ کلب را در سماوه از نواحی عراق که خالدبن ولید هنگامی که آهنگ شام داشت در آن فرود آمد و درباره ٔ آن گفته اند :
ﷲ درّ رافع انی اهتدی
خمساً اذا ما سارهاالجیش بکی
ما سارها من قبله انس یری
فوز من قراقر الی سوی .
و شعراء از قراقر فراوان یاد کرده اند. (از معجم البلدان ).
ترجمه مقاله