ترجمه مقاله

قراولی کردن

لغت‌نامه دهخدا

قراولی کردن . [ ق َ وُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نگهبانی کردن . محارست نمودن . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله