ترجمه مقاله

قربة

لغت‌نامه دهخدا

قربة. [ ق ُ ب َ ] (ع اِمص ) خویشی . || نزدیکی . (منتهی الارب ). قرب . گویند قربة در منزلت است و قرب در مکان و قربی در رحم است . (از اقرب الموارد). قُرُبة. رجوع به قُرب شود.
- قصد قربة (قربت ) . رجوع به قصد شود.
ترجمه مقاله