ترجمه مقاله

قردامینی

لغت‌نامه دهخدا

قردامینی . [ ق َ ] (معرب ، اِ) رستنیی باشد که آن را سیسنبر گویند، و آن پیوسته در آب روید مانند قرةالعین و بدان سبب حُرْف الماء خوانندش . (آنندراج ). نعنای آبی . (ناظم الاطباء). سین . حُرْف الماء. مچی . ماماچم چم . سیسنفریون . اوتره .
ترجمه مقاله