ترجمه مقاله

قردة

لغت‌نامه دهخدا

قردة. [ ق َ رَدَ ] (ع اِ) یک شاخ خرما برگ دورکرده . || پاره ای از ابریشم . (منتهی الارب ). || در مثل گویند: عثرت علی الغزل باجرة فلم تترک بنجد قردة؛ در شخصی گویند که بگذارد حاجت را وقت امکان و چون فوت شود طلب کند. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). در اقرب الموارد: عکرت علی الغزل باخرة فلم تدع بنجد قردة.
ترجمه مقاله