ترجمه مقاله

قرد

لغت‌نامه دهخدا

قرد. [ ق َ رَ ] (ع اِ) پشم برهم چسبیده و نمدشده بر ستور. || بهترین پشم گوسفند و شتر. || شاخ خرمای برگ دورکرده . || چیزی است چسبیده بر گیاه طرثوث شبیه موی زرد ریزه . || ابر پاره مانندی ریزه نزدیک ابر. || (مص ) گردانیدگی در زبان . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله