ترجمه مقاله

قرزوم

لغت‌نامه دهخدا

قرزوم . [ ق ُ ] (ع اِ) کنده ٔ موزه دوزان . (منتهی الارب ). فرزوم . (اقرب الموارد). رجوع به فرزوم شود. || کالبد کفش گران . (منتهی الارب ). || تخته ٔ کفش گران که بر آن کفش را اندازه نمایند. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله