ترجمه مقاله

قرس

لغت‌نامه دهخدا

قرس . [ ق َ رَ ] (ع ص ) بسته و فسرده از آب و جز آن . (منتهی الارب ). جامد. || سرمای سخت . || (مص ) سخت گردیدن سرما. || فسردن آب . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله