ترجمه مقاله

قرشحة

لغت‌نامه دهخدا

قرشحة. [ ق َ ش َ ح َ ] (ع مص ) پی هم قریب جستن . گویند:قرشح فلان ؛ اذا وثب وثباً متقارباً. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله