ترجمه مقاله

قرشوی

لغت‌نامه دهخدا

قرشوی . [ ق َ ش َ وی ی ] (ص نسبی ) نسبت به قرشی که محلی است در نزدیک بخارا : نقل کرد درویش از درویشان قرشی که در آن فرصت که حضرت خواجه ٔ ما قدس اﷲ روحه در قرش بودند فرمودند... آن درویش قرشوی گفت من آن سه روز رانگاه میداشتم . (انیس الطالبین ). رجوع به قرشی شود.
ترجمه مقاله