قرقوبی
لغتنامه دهخدا
قرقوبی . [ ق ُ ] (ص نسبی ) نسبت است به قرقوب .(آنندراج ) (انساب سمعانی ). || (اِ) جامه ای است منسوب به قرقوب که در آنجا بافند :
ز قرقوبی به صحراها فروافکنده بالش ها
ز بوقلمون به وادیها فروافکنده بسترها.
رجوع به قرقوب شود.
ز قرقوبی به صحراها فروافکنده بالش ها
ز بوقلمون به وادیها فروافکنده بسترها.
منوچهری (از آنندراج ).
رجوع به قرقوب شود.