قرقومعمالغتنامه دهخداقرقومعما. [ ق ُ ؟ ] (معرب ، اِ مرکب ) ثفل دهن الزعفران . (بحر الجواهر). به لغت یونانی ثفل روغن زعفران باشد، و معما به معنی ثفل است .