ترجمه مقاله

قرلی

لغت‌نامه دهخدا

قرلی . [ ق ِ رِل ْ لا ] (معرب ، اِ) مرغی است نیک برحذر و هوشیار که پیوسته ترسان و بیمناک بر روی آب میباشد و از غایت ترس به چشمی بر هوا وبه چشمی زیر آب نگاه کند، و آن را مثل زنند و گویند: هو احزم من قرلی . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). پرنده ای است کوچک از طائفه ٔ قاوندیات که بر روی آب است . پشت آن کبود مایل به سبزی روشن است . بر روی آب پرواز میکند و آنگاه به سرعت به سوی آب فرودمی آید تا به ماهیان و جانداران دیگر آبی دست یابد. خانه ٔ خود را از استخوانهای ماهیان در سوراخی کنار جویبارها میسازد. این حیوان در مغرب آسیا و شمال افریقا و اروپا زندگی میکند. (الموسوعة العربیة). پرنده ای است ماهی گیر،و کلمه ٔ عجمی و معرب است . (المعرب جوالیقی ص 266).
به قرلی در اقبال به خیر و ادبار از شر مثل زنند: کأنه قرلی ان رأی خیراً تدلی او رأی شراً تولی . (صبح الاعشی ج 2 ص 69).
ترجمه مقاله