ترجمه مقاله

قریتان

لغت‌نامه دهخدا

قریتان . [ ق َرْ ی َ ] (اِخ ) جائی است نزدیک نباح در راه بصره به مکه . سکونی گوید: دو قریه است یکی از عبداﷲبن عامربن کریز و دیگری را جعفربن سلیمان بنیاد کرده .و در آن دژی است که عسکر خوانند. (معجم البلدان ).
ترجمه مقاله