ترجمه مقاله

قریص

لغت‌نامه دهخدا

قریص . [ ق ُ رَ ] (ع اِ) لنگر کشتی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مرساة السفینه . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله