ترجمه مقاله

قزی

لغت‌نامه دهخدا

قزی . [ ق ِزْی ْ ] (ع اِ) لقب . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). پارنامه . (منتهی الارب ). لقب و پاچنامه . (ناظم الاطباء). گویند: بئس القزی هذا. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله