قسام
لغتنامه دهخدا
قسام . [ ق َس ْ سا ] (ع ص ) بسیار قسمت کننده . (از اقرب الموارد). قسمت کننده و بخش کننده .(ناظم الاطباء). بخشنده . (غیاث اللغات ) :
قسام سپیدی و سیاهی
روزی ده جمله مرغ و ماهی .
قسام بهشت و دوزخ آن بارخدای
ما را نگذاردکه درآییم از پای .
|| بهره دهنده . (ناظم الاطباء). حصه دهنده . || سوگند بسیار خورنده . (غیاث اللغات ).
قسام سپیدی و سیاهی
روزی ده جمله مرغ و ماهی .
نظامی .
قسام بهشت و دوزخ آن بارخدای
ما را نگذاردکه درآییم از پای .
نظامی .
|| بهره دهنده . (ناظم الاطباء). حصه دهنده . || سوگند بسیار خورنده . (غیاث اللغات ).