ترجمه مقاله

قسوق

لغت‌نامه دهخدا

قسوق . [ ق ُ ] (اِ) درختی است (در بلاد مغول ) به شکل ناژ، در زمستان برگهای آن چون برگ سرو و بار آن شکل وطعم چلغوزه دارد. (جهانگشای جوینی ). و نقل [ تتار ]از بار درختی است که قسوق گویند و همان درخت میوه دار بیش نروید. (یادداشت مؤلف ، از جهانگشای جوینی ).
ترجمه مقاله