ترجمه مقاله

قشة

لغت‌نامه دهخدا

قشة. [ ق ِش ْ ش َ ] (ع اِ) کپی ماده یا بچه ٔ ماده ٔ آن . (منتهی الارب ). بوزینه یا بچه ٔ ماده ٔ آن . (از اقرب الموارد). و در مثل گویند: اکیس من قِشّة. (منتهی الارب ). || کودک و دختر ریزه اندام . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || کرمکی است شبیه خبزدوک . (منتهی الارب ). جنبنده ٔ کوچکی است چون سوسک . (از اقرب الموارد). || پشم پاره ٔ مانند قطران مستعمل و افتاده . (منتهی الارب ). صوفة القطران الملقاة بعد استعمالها. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله