ترجمه مقاله

قشرة

لغت‌نامه دهخدا

قشرة. [ ق ِ رَ ] (ع اِ) جلد. (فهرست مخزن الادویه ). پوست درخت و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). قشر. و قشرة اخص از قشر است . (اقرب الموارد). || (ص ) گوسفند خرد گرداندام گویی گوی چوگان است . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (اِ) جامه ای که پوشند: خرج فی قشرتین ؛ ثوبین . (اقرب الموارد). || قسمی از سلیخه است . (فهرست مخزن الادویه ).
ترجمه مقاله