ترجمه مقاله

قشط

لغت‌نامه دهخدا

قشط. [ ق َ ] (ع مص ) برهنه و گشاده کردن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد): قشطه عنه ؛ نزعه و قلعه و کشطه . و این از باب نصر و ضرب آمده است . قشط لغت تمیم و اسد است و کشط لغت قیس است . (اقرب الموارد). || به چوب دستی زدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). فعل آن از نصر است . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله