قصبچه
لغتنامه دهخدا
قصبچه . [ ق َ ص َ چ َ / چ ِ ] (اِ مرکب ) پارچه از قسم کتان . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). رجوع به قصب شود :
قصبچه ام که تو پودش مجاز پنداری
حقیقت است همه تار او یقین بنگر.
|| (اِ مصغر) قصبه ٔ کوچک . شهر کوچک .
قصبچه ام که تو پودش مجاز پنداری
حقیقت است همه تار او یقین بنگر.
نظام قاری .
|| (اِ مصغر) قصبه ٔ کوچک . شهر کوچک .